عضو شوید



:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دلم خوش نیست غمگینم کسی شاید نمیفهمد کسی شاید نمیداند کسی شاید نمیگیرد مرا از دست تنهایی تو میخوانی فقط شعری و زیر لب آهسته میگویی عجب احساس زیبایی تو هم شاید نمیدانی … . … سلام . من رهاهستم .16سالمه دوم دبیرستانم ورشته تجربی . اینجاخاطراتمومینویسم لطفااگه جنبه ندارین برین بیرون. البته بازدیدکننده های وب من اصلااینجوری نیستن دوستای خیلی خوبی دارم که مرتباپی گیرخاطراتم هستن وبه من کمک میکنن میدونم شماهم اینجوری نیستی وازخاطراتم استفاده نمیکنی . درحال حاضرعاشق نیستم .ولی یه زمانی بودم . اونقدرعاشق وبااحساس بودم که تمام احساسموباورموکسی که دوسش داشتم بادروغاش وبازی کرد ن بااحساس من وهزارتادختردیگه سوزوندوازبین برد.والان به بدترین نحوداره جزای کارشومیبینه ... درسته که اون باعث شده بی احساس ترین ودل سنگ ترین دخترروی زمین شم. ولی میبخشمش وحلالش میکنم.زندگی خیلی بهم تواین سن کم تجربه وسختی داده ...شایدازخیلی دوستام بیشترتجربه دارم.رسماتوبعضی مسال تنهام وخودم همه کاراموانجام میدم ..این برام سخته . اره من تنهام وتنهایی سخته .دوست دارم کسیوداشته باشم تاتوبغلش گریه کنم ولی کسی نیست.. خدایامیشه بیای پایین؟؟؟

عشق پاک یعنی چی؟

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ღعشق پاک ღ و آدرس eshghpak.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار مطالب

:: کل مطالب : 512
:: کل نظرات : 468

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 4
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 18
:: باردید دیروز : 23
:: بازدید هفته : 168
:: بازدید ماه : 1464
:: بازدید سال : 6150
:: بازدید کلی : 106205

RSS

Powered By
loxblog.Com

کـاش گنـاهے کنمْــ ڪِـﮧ مـجـازاتـش تبعیـد بـﮧ قلـب تـو بـاشد

پست مهم
یک شنبه 6 مرداد 1392 ساعت 2:35 | بازدید : 576 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

 سلام بچه هااین پست خیلی مهمه واقعابه کمکتون احتیاج دارم اوضاع بدجورخرابه 

وقت ندرم همشوبگم وتعریف کنم فقط بگم من دوساعت برای ف روضه خوندم که دوسش دارموبخاطرش هرکاری میکنموازاین حرفا...

گفتم یادوسم داشته باش بخاطرم تلاش کن یا دوسم نداشته باش بیخیال شو .

اخرش اس دادباشه تلاشمومیکنم  مادلمون خوش .اقابعدش اس داده ب روت حساب بازکرده با خالم حرف زده !!آقاکف کردم !!

بعدشم گفت من 5ساله که ترک تحصیل کردم !!!بیشترکف کردم !!!

آغامن دارم میترکم به دادم برسین فکرنمیکردم 5سال ماگفتیم دوسال بعدشم فکرنمیکردم ب جدی جدی دوسم داشته 

که باخانوادش حرف زده چندروزبعدشاید به مامانم بگه میفهمی اگه بهش بگم چقدخردمیشه 

ای خداچیکارکنم چیکارکنم دیووونه شدم کمک کمک تورخدا.


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
دوست دارم عشقم
شنبه 5 مرداد 1392 ساعت 21:59 | بازدید : 573 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

 سلام به دوستای عزیزومهربونم ...

خوبید؟خوش میگذره ؟

دوستای گلم من بهتره بگم یه جورایی عوض شدم .

اخه دیشب قبل ازخواب ،بعداینکه اینهمه دلم گرفته بود یه دفه فکر مردن به سرم زدوباخودم گفتم :من ازمرگ نمیترسم !!!!

نزدیکای 10صبح بودکه خواب دیدم !!

دورازجون شماخواب دیدم مُردم .خیلی وحشتناک بود ....همش میترسیدم سراسروجودم ترس بود تمابدنم میلرزید ...

حس میکردم حالامیخوان ببرنم توقبروتنهام وهیجکی کنارم نیست !!!دقیقاهمین موقع ازخواب پریدم !دلم میخواست ازته قلبم جیغ بزنم .

فقط بخاطراینکه زنده ام تاتونستم خداروشکرکردم .

همون موقع همون موقع تصمیم گرفتم که زندگی کنم .تصمیم گرفتم احساسموبه خود ف بگم وبهش عشق بورزم .به خانوادم واطرافیانم عشق بورزم .

نه اینکه بخاطرچیزای کوچیک بیخیال ومتنفرشم .

توخواب یادم میادکه گفتم :اگه اینقدناامیدنشده بودم شایدهیچ وقت این اتفاق نمی افتا د!!!کاش حسمو بهش گفته بودم .

واسه همین تصمیم گرفتم سرصبح که شده بهش اس بدموبگم که خیلی دوسش دارمودلم براش تنگ شده .

اولش خیلی ترسیدم بعدش یادم اومدچون قبلش توفکر مرگ بودم خوابشودیدم .الان که یادم میادتنم میلرزه .

انگارواقعاتجربش کرده باشم !!!خیلی ترسناک بودخیلی .

بعدکلی کلنجاررفتن باخودم گفتم بیخیال نمیگم .امامثل اینکه نه !!

اخه ظهرکه شد خودش بهم اس داد:

گفت ببخشیدکه جوابتوندادم .ولی من بهش گفتم که بهت زنگ بزنه .

میخواستم جیغ بزنم ازخوشحالی .دستام میلرزید.حیف که شارژنداشتم .الان شارژدارم ولی میترسم جوابشوبدم یانه ؟

بهش بگم یانه ؟تایادبابام می افتم که اگه بفهمه خیلی بدمیشه خیلی بد.

ولی اون بایدبدونه .دوسش دارم خیلی .خدایاکمکم کن !


|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
روزنحس
چهار شنبه 2 مرداد 1392 ساعت 21:58 | بازدید : 657 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

 امشب میخوام ،ازحرفای نزدم حرف بزنم .

امشب میخوام ازبغضم حرف بزنم ..بغضی که الان داره بدجورگلوموچنگ میزنه ...

قلبم دردمیکنه ...دستام میلرزه ....ازبس ازغم هام حرف زدم خسته شدم .ازبس ازخبرای بدحرف زدم خسته شدم.

ازبس خودمو گم کردم خسته شدم .ازاینکه راهموگمــــــــــ کردم خسته شدم ....

الان اینقدتحقیرشدمو گریه کردم که ،محاله حالمو پشت صفحه ی مانتیوربفهمی ،محاله درکـــــــــم کنی که چه حالی دارم.

اونقدرحال بدی دارم .که حتی نمیدونم کیم یاکجام ...نمیدونم الان بایدچیکارکنـــــم تاخفه نشم؟

حرفای مفت غمگینمومینویسم ادامه مطلب ..دیگه هم ازتون دعوت نمیکنم بیایدبخونید...

دلتونوخون کردموبس ...همه ازعشقشون حرف میزنن ومن ازاشکام .

فقط واسه خودم نوشتم ،فقط واسه دل صاحب مرده خودم...دیگه شماروتوغم خودم شریک نمیکنم تاالانم اگه این کاروکردم معذرت میخوام

 

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.

|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
:: ادامه مطلب ...
فقط تو
چهار شنبه 2 مرداد 1392 ساعت 1:18 | بازدید : 491 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

 ممکنــــــــــــه تعداد زیادی طرفدارداشته باشم ،هرروزباهرکی حرف بزنم یا ازیکی یااخلاقش خوشم بیاد

اماقلبــــــــــم فقط متعلق به یک نفرخاصه ...

اونم فقط تویی ..

kn2lvkg6mosgdnq9s11o.jpg


|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
چیکارکنم ؟
دو شنبه 30 تير 1392 ساعت 22:50 | بازدید : 480 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

 سلام .

امشب نسبت به شبای قبل کمی آروم ترم .اماشبی نیست که بدون گریه من بگذره ...

همش بیقرارم ..همش فکرمیکنم .اینکه اون ارزششوداره یانه ،اینکه به پاش بمونموبخاطرش تلاش کنم یانه...

اماهیچی به ذهنم نمیرسه ....اماوقتی اونودارم ،حداقل مطمئنم بهم وفاداره 

یعنی به حرفاش اعتماددارم .هرچی بگه انجامش میده !!بخاطرخوب بودنش دوسش دارم .

فقط به خاطرخوب بودنش .بخاطراینکه وقتی حواسم نیست وصورتموبرمیگردونم ،میبینم ساعت هاعاشقانه بهم نگاه میکرده 

اونوقت سریع صورتشوبرمیگردونه ....همیشه خجالتیه .روش نمیشه توچشام نگاه کنه ..

یه روزازش پرسیدم ازچیه من خوشت میاد؟گفت ازخوبیت ،زیباییت !

چه میدونم !بعضی وقتافکرمیکنم آخرش که چی ؟اینهمه تلاش کنم که اون بره بایکی دیگه ؟

یعنی اصلانمیدونم چیکارکنم .فروغم که زنگ نمیزنه فقط صبحاساعت 4:50یا4:51لطفامیده تاازخواب واسه سحربیدارشم مثلا....

وقتایی میده که نتونم بزنگم ...دیگه دارم کلابیخیال میشم ..روزام بااینترنت وخواب وکلاسام میگذره شباهم گریه ویاداون !

همیشه قبل ازخواب یادش میفتم ..فکرهمه چیز!خاطره ها ،هه ..اصلانمیفهمم چراتااینجااومدم !شایدبهترباشه عقب بکشم وبه زندگیم ادامه بدم .

شایدبایدیه کاراییی انجام بدم تامطمئن شم که به پام میمونه !!!ودوسم داره ولی چه کاری؟

اصلاچه راهی وجودداره .این فکراداره خفم میکنه !چیکارکنــــــــم؟تلاش کنم یاعقب بکشم ؟

اختلاف خانوادگی توخانواده مازیاده ،دوسه بارم مامانم گفت ازدواج فامیلی قبول نمیکنم !!!!یه بارم بهم فهموندکه بایددورش خط بکشم 

چون اصلا قبول نمیکنه چون فامیلیم .گفت توهدفت دانشگاهه و...

ای خداچیکارکنم ؟

مسئله اینجاست که اون فکرمیکنه دوسش دارم وبهش وفادارم واگه دنبال کس دیگه ای برم یافراموشش کنم ،من بدمیشم من هرزه وپست میشم 

که نمیخوام باشم !!!!این رسم عشق نیست که بگم چون بابات اینجوریه نمیخوامت !اماعقل بایدبیادوسط وحکم کنه !

خانوادم خیلی منوبالاگرفتن ومیخوان یه شخص خیلی پولداروتحصیل کرده باشه .

امامن نمیخوام .خیلی پولدارنمیخوام من هم سطح خودم میخوام .بعدشم فامیل باشه بهتره چون اندازه سالهای زندگیم بهترمیتونم بشناسمش .

خیلی حرفیدم ولی دلم پُره !

اخه مسئله اینجاس:تلاش کنم یــــــــــــا عقب بکشم ؟

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تموم شد
جمعه 28 تير 1392 ساعت 23:25 | بازدید : 617 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

دیگـــــــــــــه همه چی تموم شد !!!!

امشب بدترین شب زندگیمه !!

حالم بده .میخوام گریه کنم امانمیتونم .چون این خبربدو بابام بهم داداگه چشام قرمزبشه همه میفهمن.

ازدست دادمش واسه همیشه ...ازدست دادمش ..ازدست دادمش ...

واسه همیشه .دارم میمیرم طوری محکم زمین خوردم که نمیتونم بلندشم....

خدایابه تنهاییت قسم ،دیگه تنهای تنهام

 بازم دوست دارم 

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب ...
تولدت داداشی مهربونم
جمعه 28 تير 1392 ساعت 12:20 | بازدید : 601 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

سلام به بهترین داداشیه دنیاکه امروزتولدشه 

نایت اسکین

شماواقعا توسخت ترین شرایط زندگی وقتی سردوراهی قرارگرفته بودم وقتی ناامیدبودم کنارم موندوبه حرفام گوش کردوخیلی کمکم کرد

الان خوشحالی که دارم مدیون کمکای اونم پس من حق دارم یه وظیفه خیلی کوچیک وناقابل درقبالش برات انجام بدم واین اصلاجبرا ن محبتای شمانیست .

حالابشماریک ،دو،سه ....

نایت اسکین

 

بیااینم کیکت فوتش کن بیاشعماروفوت کن که صدسال زنده باشی 

 

تولدتولدتولدت مبارک 

این سگه رودوسش دالی ؟

 

 

داداشی گلم بهترین هاروبرات آرزومیکنم کمک خواستی ازمن دریغ نکن وتولدت مبارک


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
روزمتفاوت
جمعه 28 تير 1392 ساعت 1:7 | بازدید : 579 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

سلام .امروزبرای من روزمتفاوتی بود چون من تصمیم گرفتم متفاوت زندگی کنم...

هرچقدرمنتظرموندم که خوشی بیادسراغم نیومد،تصمیم گرفتم خودم خوشی ایجادکنم .سعی کردم روزمتفاوتی داشته باشم.

صبح بلندشدم وبه جای نشستن پای کامپیوتر،رفتم ونقاشی کشیدم .من به نقاشی خیلی علاقه دارم همه هم میگن نقاشیت خوبه واستعدادداری

ولی به خاطر کامپیوتر،نقاشی روفراموش کرده بودم همچینین بخاطراتفاقات روزمره ،سرگرمیم همش چیزای یکنواخت ودنیای مجازی بود.

خلاصه به بابام گفتم منوکلاس گرافیک ثبت نام کنه .کلاس فیزیک وریاضی هم که برای سال آینده میرم ،تصمیم گرفتم کلاسای 

کمک های اولیه هم که گواهی مرحله اولشوگرفتم،ادامه بدم ومرحله پیشرفته برم .که البته کلاسای گرافیکوکمک های اولیه رایگانه.

نقاشیم خیلی قشنگ دراومد.تصمیم گرفتم روش کارکنم وهرروزادامش بدم تایه طرح قشنگ دربیاد.

ظهربافروغ تماس گرفتم تااحساسموبگم وخودموراحت کنم اونم قبلش گفت ف سراغت گرفته وپرسیده چرااس نمیده نمیزنگه ...

ومیخواسته بهم اس بده که فروغ نزاشته وگفته حتماخودش بهت گفته اس نده دلیلی داشته منم گفتم دلم براش تنگ شده وبروبهش بگو...

بعدشم رفتم واسه خودم یه گوشی خریدم وخداروشکرخداروشکرخیلی دوسش دارم .

من امروزمتفاوت زندگی کردم دنبال اهدافم شادیهام وکسانی که دوسشون دارم رفتم ونتیجه شودیدم .خدایاشکرت .


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
فال عشق
چهار شنبه 26 تير 1392 ساعت 22:29 | بازدید : 398 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

دستتو روی قلبت بذار و اسم عشقتو آروم بگو و نیت کن

 

یه عدد دو رقمی انتخاب کن   

۱۰ تا ۲۰: شخص دیگری در زندگی اوست ولی دلش پیش شماست

 

۲۰ تا ۳۰: تنهایی برای او زجر آور است هر چه زود تر به کنارش بروید

۳۰تا۴۰ :دیدن شما برایش عادی شده است

۴۰ تا ۵۰: عقل او بر قلبش حاکم است و پیش شما بر نمی گردد

۵۰ تا ۶۰:بسیار به شما علاقه مند است

۶۰ تا ۷۰:بهتر است کینه هارا کنار بگذاری و به آینده ای روشن بیاندیشی

۷۰ تا ۸۰: از روی ترحم با شماست

۸۰ تا ۹۰: دلش پیش یکی از آشنایان شماست

۹۰ تا ۹۹: به نفع شماست با او نباشید


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نگوقسمت نشد !
سه شنبه 25 تير 1392 ساعت 14:12 | بازدید : 569 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

وَقــــــْــتے گــَـنــــْـد زَבےْ بہ زنــْـــدِگــــِے طــــَــرفْ ،

حَـבاقـــْـــل وَقـــْــتِ رَفــــْــتَـטּ،בَهــــنِتو بــــِــــبنْد ،

نَگــــُــو قِسمَــــــتْ نَشــُــــــــــــــد !!!

ایکون های عاشقانهایکون های عاشقانه


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
شغل خوبی دارم
سه شنبه 25 تير 1392 ساعت 14:11 | بازدید : 457 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

شغــلِ פֿوبـے  בارم!

آבم مـے کُـنـم،” تحـویـلِ ” בیــگــرے مـے בَهــم…

ایکون های عاشقانهایکون های عاشقانه ایکون های عاشقانه


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
طاقت
سه شنبه 25 تير 1392 ساعت 14:8 | بازدید : 616 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

alt

alt

 

+خدایا کاری بکن دیگه طاقت ندارم 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
سلام
سه شنبه 25 تير 1392 ساعت 13:27 | بازدید : 660 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

سلامــــ ـــ بهتره یه تغیراتی به وبــــ ــ م بدم ...همینجوری که زندگیم عوض شده 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
اخی قلبونش برم
سه شنبه 25 تير 1392 ساعت 12:53 | بازدید : 495 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

3eyissixpis9nx47pp6.jpg


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
دل توچی ؟(حرف دلم)
سه شنبه 25 تير 1392 ساعت 1:52 | بازدید : 449 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

میدونم نداری ازمن دل خوشی دل من تنگه براتودل توچی 

برام میتپه ؟برام تنگ میشه ؟یادوست داری دلم بیشترازاین تنبیه شه ؟؟؟؟!!!!!

اگه دِ نه یالابگوپس کوشی چرایه میسکالم ندارم ازگوشیم 

چرااصلابه من هیچ حسی نداری چراسعی نمیکنی ازم حرصی درآری ؟؟؟؟!!!!!!!

اگـ ــ ــ ه دیگه نداری رومـــ ــ هیچ میلی اگه منونمیخوای نداره عیبـ ــی ولی اینوبدون عزیزم من هنوزم

دوست دارم خیلی .....

 lxurq87ilh986elwlqz.jpg


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
من چه رنگیم ؟
سه شنبه 25 تير 1392 ساعت 1:5 | بازدید : 618 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

2af3q347r47wod7uex.jpg


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
عشق
سه شنبه 25 تير 1392 ساعت 1:4 | بازدید : 488 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

8fraqobyvaev1tdjv1.jpg


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
الوسلام؟
سه شنبه 25 تير 1392 ساعت 1:3 | بازدید : 600 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

01iqyj7g6tq0n9nzwjc.jpg


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ای خدا
یک شنبه 23 تير 1392 ساعت 1:14 | بازدید : 443 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

ااای خداای خدااایکی به دادم برسه دیگه دارم میمیرم تحمل ندارم دیگه نمیتونم خیلی بغضم گرفته 

منم عشقمومیخوام یکی به دادم برسه دلم تنگه الان دوهفته است خبری ندارم امروزهمه رودیدم شادوخرم باعشقشونن همودوست دارن باهمن

منم دلم واسه خودم سوخت .


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
من دوست دارم
شنبه 22 تير 1392 ساعت 23:41 | بازدید : 459 | نوشته ‌شده به دست رَهــ‗__‗ــا | ( نظرات )

نبایـב یه مو از سرت کم بشه√!


ҳ̸Ҳ̸ҳ·•●حق نـבارےغصه بخورے√، همیشه بایـב شاב باشے! ҳ̸Ҳ̸ҳ


·•●اجازه ناراحت شـבن نـבارے!√ ҳ̸Ҳ̸ҳ


·•●بایـבخیلے مواظب خوבت باشے√ҳ̸Ҳ̸ҳ


·•●فهمیـבے؟ ҳ̸Ҳ̸ҳ


·•●حق مریض شـבن هم نـבارے√! باشه؟ ҳ̸Ҳ̸ҳ


·•●چون ← من בوســــــــــــــــ√ــــــــــــــــــتבارم


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

تعداد صفحات : 26